چکیده
|
زبان و ادبیات فارسی و عربی از دیرباز ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر داشته و از همدیگر تأثیر و تأثر فراوانی پذیرفته اند، و علاوه بر واژه های مشترک، در ساختار صرفی و نحوی و علوم بلاغی نیز اثرگذاری های بسیاری در آن ها وجود دارد. از جمله این تأثیر و تأثرات می توان از مبحث کنایه نام برد که یکی از بحث های اساسی علم بیان و حساس ترین مسائل زبان است و در دو زبان تعریف های مشابهی از آن دیده می شود. کنایه در هر دو زبان به بخش هایی همچون: کنایه از صفت، کنایه از موصوف، کنایه از فعل یا مصدر و کنایه از نسبت تقسیم می شود.
کنایه در دو ادب (فارسی و عربی) به یک معناست و تفاوت های آن بسیار کم و گاه جزئی نیز به نظر می رسد که در مختصرترین شکل می توان آن را بر اساس تفاوت در معنایی دانست که به آن اشاره می کند، با این حال باید توجه داشت که در زبان عربی عدم وجود قرینه کنایه را از مجاز متمایز می سازد، ولی در زبان فارسی این مبحث دقیقاً در برابر استعاره ی مرکب قرار می گیرد.
|